عدمبه‌رسمیت شناختن اسرائیل: مسیری به سوی پاسخگویی، برابری و صلح پایدار
Home | Articles | Postings | Weather | Status
Login
ARABIC: HTML, MD, MP3, TXT | CZECH: HTML, MD, MP3, TXT | DANISH: HTML, MD, MP3, TXT | GERMAN: HTML, MD, MP3, TXT | ENGLISH: HTML, MD, MP3, TXT | SPANISH: HTML, MD, MP3, TXT | PERSIAN: HTML, MD, TXT | FINNISH: HTML, MD, MP3, TXT | FRENCH: HTML, MD, MP3, TXT | HEBREW: HTML, MD, TXT | HINDI: HTML, MD, MP3, TXT | INDONESIAN: HTML, MD, TXT | ICELANDIC: HTML, MD, MP3, TXT | ITALIAN: HTML, MD, MP3, TXT | JAPANESE: HTML, MD, MP3, TXT | DUTCH: HTML, MD, MP3, TXT | POLISH: HTML, MD, MP3, TXT | PORTUGUESE: HTML, MD, MP3, TXT | RUSSIAN: HTML, MD, MP3, TXT | SWEDISH: HTML, MD, MP3, TXT | THAI: HTML, MD, TXT | TURKISH: HTML, MD, MP3, TXT | URDU: HTML, MD, TXT | CHINESE: HTML, MD, MP3, TXT |

عدم به‌رسمیت شناختن اسرائیل: مسیری به سوی پاسخگویی، برابری و صلح پایدار

مناقشه اسرائیلی-فلسطینی که بیش از هفت دهه ادامه دارد، همچنان یکی از پیچیده‌ترین و از نظر اخلاقی حساس‌ترین مناقشات در تاریخ مدرن است. دولت اسرائیل که تا تاریخ ۱ ژوئن ۲۰۲۵ توسط ۱۶۵ کشور عضو سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده، متهم به نقض سیستماتیک قوانین بین‌المللی، از جمله جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت و نسل‌کشی، به‌ویژه در عملیات نظامی خود در غزه و کرانه باختری شده است. دیوان بین‌المللی دادگستری (ICJ) و دیوان کیفری بین‌المللی (ICC) گام‌های بی‌سابقه‌ای برداشته‌اند؛ آفریقای جنوبی پرونده نسل‌کشی علیه اسرائیل را در دیوان بین‌المللی دادگستری پیش برده و دیوان کیفری بین‌المللی در سال ۲۰۲۴ احکام بازداشت برای بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، و یوآو گالانت، وزیر دفاع پیشین، صادر کرده است. با وجود این اقدامات، پاسخگویی همچنان دست‌نیافتنی است، عمدتاً به دلیل جایگاه اسرائیل به‌عنوان یک دولت به‌رسمیت‌شناخته‌شده و حمایت‌هایی که از متحدانش مانند ایالات متحده دریافت می‌کند. این مقاله استدلال می‌کند که جامعه جهانی باید گامی جسورانه بردارد: عدم به‌رسمیت شناختن اسرائیل به‌عنوان یک دولت، قطع تمامی روابط دیپلماتیک و اقتصادی، برچسب زدن به نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) به‌عنوان یک سازمان تروریستی و اعمال صلاحیت جهانی بر جنایتکاران جنگی و تروریست‌های مظنون که وارد قلمروهایشان می‌شوند. این اقدامات نه‌تنها اسرائیل را پاسخگو می‌کند، بلکه زمین بازی را در مذاکرات صلح هموار می‌سازد، نمایندگان اسرائیلی و فلسطینی را وادار به مذاکره به‌عنوان طرف‌های برابر می‌کند و اسرائیل را مجبور به دادن امتیازاتی برای بازگرداندن مشروعیت بین‌المللی می‌نماید.

۱. استدلال حقوقی و اخلاقی برای عدم به‌رسمیت شناختن اسرائیل

به‌رسمیت شناختن دولت‌ها طبق حقوق بین‌الملل، همان‌طور که در کنوانسیون مونته‌ویدئو در سال ۱۹۳۳ ذکر شده، یک اقدام سیاسی اختیاری است، نه یک الزام حقوقی. یک دولت باید دارای جمعیت دائمی، قلمرو مشخص، دولت و توانایی برقراری روابط با دیگر دولت‌ها باشد. اگرچه اسرائیل روی کاغذ این معیارها را برآورده می‌کند، اما اقدامات آن — به‌ویژه اشغال سرزمین‌های فلسطینی از سال ۱۹۶۷، گسترش شهرک‌ها و عملیات نظامی که منجر به تلفات گسترده غیرنظامیان شده — مشروعیت آن را به‌عنوان یک دولت پایبند به هنجارهای بین‌المللی زیر سؤال می‌برد. نظر مشورتی دیوان بین‌المللی دادگستری در سال ۲۰۲۴ اشغال اسرائیل را غیرقانونی اعلام کرد و پرونده جاری نسل‌کشی در دیوان، که توسط کشورهایی مانند آفریقای جنوبی، ترکیه و ایرلند حمایت می‌شود، اجماع رو به رشدی را نشان می‌دهد که رفتار اسرائیل نقض‌های فاحش قوانین بین‌المللی را تشکیل می‌دهد.

عدم به‌رسمیت شناختن اسرائیل، جایگاه حاکمیتی آن را سلب می‌کند و حفاظت‌های حقوقی که آن را از پاسخگویی مصون می‌دارند، حذف می‌کند. به‌عنوان یک موجودیت غیر‌دولتی، اسرائیل دیگر از مصونیت حاکمیتی در دادگاه‌های بین‌المللی بهره‌مند نخواهد شد و اقداماتش می‌توانند تحت چارچوب‌های ضدتروریستی به جای قوانین جنگ قضاوت شوند. پیشینه‌های تاریخی وجود دارد: بولیوی در سال ۲۰۲۳ و ونزوئلا در سال ۲۰۰۹ به دلیل اقدامات اسرائیل در غزه، به‌رسمیت شناختن آن را پس گرفتند. اگر تعداد زیادی از دولت‌ها این مسیر را دنبال کنند، مشروعیت دولت بودن اسرائیل زیر سؤال می‌رود و این امر آن را وادار به بازنگری در سیاست‌هایش می‌کند.

۲. قطع روابط دیپلماتیک و اقتصادی

قطع روابط دیپلماتیک و اقتصادی فشار بر اسرائیل برای رسیدگی به تخلفاتش را افزایش می‌دهد. از نظر دیپلماتیک، این به معنای بستن سفارتخانه‌ها، اخراج دیپلمات‌های اسرائیلی و تعلیق مشارکت اسرائیل در مجامع بین‌المللی مانند سازمان ملل است. از نظر اقتصادی، شامل اعمال تحریم‌های جامع، ممنوعیت تجارت و واگذاری سرمایه‌گذاری از شرکت‌های اسرائیلی، به‌ویژه آن‌هایی که در اشغال دخیل هستند، مانند شرکت‌هایی که در شهرک‌های غیرقانونی فعالیت می‌کنند، می‌شود. جنبش تحریم، واگذاری و تحریم (BDS) در سطح جهانی طرفدارانی پیدا کرده و کشورهایی مانند ایرلند و اسپانیا در سال ۲۰۲۴ گام‌هایی برای محدود کردن تجارت با شهرک‌های اسرائیلی برداشته‌اند. یک تحریم اقتصادی گسترده‌تر به اقتصاد اسرائیل ضربه سختی می‌زند — تولید ناخالص داخلی آن در سال ۲۰۲۴ به میزان ۵۴۸ میلیارد دلار به شدت به صادرات، به‌ویژه در فناوری و تسلیحات، به ایالات متحده و اتحادیه اروپا وابسته است.

این اقدامات اسرائیل را در سطح بین‌المللی منزوی می‌کند، مشابه تحریم‌هایی که در دهه ۱۹۸۰ بر آفریقای جنوبی دوران آپارتاید اعمال شد و در نهایت رژیم را مجبور به مذاکره کرد. وابستگی اسرائیل به حمایت بین‌المللی، به‌ویژه از ایالات متحده که سالانه ۳.۸ میلیارد دلار کمک نظامی ارائه می‌دهد، آن را در برابر فشار اقتصادی هماهنگ آسیب‌پذیر می‌کند. اگر ایالات متحده، تحت تأثیر تغییر افکار عمومی (مثلاً نظرسنجی گالوپ در سال ۲۰۲۴ که نشان‌دهنده ۵۵ درصد عدم تأیید اقدامات اسرائیل در غزه است)، حمایت خود را کاهش دهد، اسرائیل مشوق‌های قابل‌توجهی برای تغییر سیاست‌هایش خواهد داشت.

۳. برچسب زدن به نیروهای دفاعی اسرائیل به‌عنوان سازمان تروریستی

برچسب زدن به نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) به‌عنوان یک سازمان تروریستی، نتیجه طبیعی عدم به‌رسمیت شناختن اسرائیل خواهد بود. بر اساس تعریف پایگاه داده جهانی تروریسم (GTD)، تروریسم شامل «تهدید یا استفاده واقعی از نیروی غیرقانونی و خشونت توسط یک بازیگر غیر‌دولتی برای دستیابی به یک هدف سیاسی، اقتصادی، مذهبی یا اجتماعی از طریق ترس، اجبار یا ارعاب» است. اگر اسرائیل دیگر یک دولت نباشد، اقدامات نیروهای دفاعی اسرائیل — مانند بمباران اردوگاه چادری رفح در سال ۲۰۲۴ با بمب‌های ۲۰۰۰ پوندی که ده‌ها غیرنظامی آواره را کشت، یا فریب دادن فلسطینی‌های گرسنه به نقاط توزیع کمک قبل از باز کردن آتش — با این تعریف مطابقت دارد. این اقدامات که در حال حاضر به‌عنوان جنایات جنگی ارزیابی می‌شوند، به‌عنوان تروریسم بازطبقه‌بندی می‌شوند و با نحوه برخورد با اقدامات گروه‌هایی مانند داعش یا القاعده هم‌راستا خواهند شد.

پیامدهای حقوقی عمیق هستند. دولت‌ها می‌توانند نیروهای دفاعی اسرائیل را تحت قوانین ملی به‌عنوان سازمان تروریستی معرفی کنند، مانند فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی (FTO) ایالات متحده یا فهرست سیاه تروریستی اتحادیه اروپا، که امکان اعمال تحریم‌ها، توقیف دارایی‌ها و ممنوعیت‌های سفر برای اعضای نیروهای دفاعی اسرائیل و حامیان آن‌ها را فراهم می‌کند. به‌عنوان مثال، افرادی که به حملات علیه ناوگان آزادی، مانند غرق کردن کشتی‌های حامل فعالانی مانند گرتا تونبرگ، تحریک می‌کنند، می‌توانند تحت قوانینی مانند قانون تروریسم ۲۰۰۶ بریتانیا یا دستورالعمل ۲۰۱۷/۵۴۱ اتحادیه اروپا به اتهام تحریک به تروریسم تحت پیگرد قرار گیرند. این امر همچنین شامل کسانی می‌شود که حمایت مادی از نیروهای دفاعی اسرائیل ارائه می‌دهند، مانند تأمین‌کنندگان تسلیحات یا اهداکنندگان، تحت چارچوب‌هایی مانند 18 U.S.C. § 2339B در ایالات متحده.

۴. اعمال صلاحیت جهانی

صلاحیت جهانی به دولت‌ها اجازه می‌دهد افراد را به دلیل جرایم بین‌المللی جدی، مانند تروریسم، بدون توجه به محل وقوع جرم یا ملیت مرتکبان، تحت پیگرد قرار دهند. اگر نیروهای دفاعی اسرائیل به‌عنوان یک سازمان تروریستی معرفی شوند، دولت‌ها می‌توانند صلاحیت جهانی را بر فرماندهان، سربازان و مقامات اسرائیلی که وارد قلمروهایشان می‌شوند، اعمال کنند. به‌عنوان مثال، یک فرمانده مسئول بمباران رفح در سال ۲۰۲۴ می‌تواند در اسپانیا یا بلژیک، که دادگاه‌هایی با سابقه پیگیری چنین پرونده‌هایی دارند (مانند پرونده بلژیک در سال ۲۰۰۱ علیه آریل شارون برای قتل‌عام صبرا و شتیلا)، دستگیر شود.

احکام بازداشت دیوان کیفری بین‌المللی در سال ۲۰۲۴ برای نتانیاهو و گالانت پیشینه‌ای ایجاد کرده‌اند، اما اجرای آن‌ها به دلیل عدم عضویت اسرائیل در دیوان کیفری بین‌المللی و حمایت ایالات متحده با مانع مواجه است. صلاحیت جهانی این موانع را دور می‌زند، زیرا دولت‌های منفرد می‌توانند به‌صورت مستقل عمل کنند. این امر تهدید دائمی دستگیری برای مقامات اسرائیلی که به خارج سفر می‌کنند ایجاد می‌کند و اصل نورنبرگ را تقویت می‌کند که افراد برای جرایم بین‌المللی، حتی در صورت پیروی از دستورات، پاسخگو هستند. این همچنین با نشان دادن اینکه مصونیت دیگر تضمین‌شده نیست، از تخلفات آینده جلوگیری می‌کند.

۵. ایجاد برابری در مذاکرات صلح

یکی از مهم‌ترین نتایج این اقدامات، هموار کردن زمین بازی در مذاکرات صلح اسرائیلی-فلسطینی خواهد بود. در حال حاضر، اسرائیل به‌عنوان یک دولت به‌رسمیت‌شناخته‌شده با یک ارتش قدرتمند که توسط ایالات متحده حمایت می‌شود، از موضع قدرت مذاکره می‌کند. فلسطین که توسط ۱۳۹ دولت به رسمیت شناخته شده اما نه توسط قدرت‌های بزرگ غربی، به‌عنوان یک موجودیت غیر‌دولتی تلقی می‌شود و اغلب توسط تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) یا حماس، که توسط بسیاری از دولت‌ها به‌عنوان یک سازمان تروریستی معرفی شده، نمایندگی می‌شود. این عدم تقارن مذاکرات معنادار را تضعیف می‌کند، زیرا اسرائیل فشار کمی برای دادن امتیازات دارد.

عدم به‌رسمیت شناختن اسرائیل و برچسب زدن به نیروهای دفاعی اسرائیل به‌عنوان یک سازمان تروریستی این پویایی را تغییر می‌دهد. اسرائیل جایگاه دولتی خود را از دست می‌دهد و با نمایندگان فلسطینی در شرایط برابر قرار می‌گیرد. هر دو طرف به‌عنوان بازیگران غیر‌دولتی تلقی می‌شوند، احتمالاً با گروه‌های مسلح (نیروهای دفاعی اسرائیل و حماس) که به‌عنوان سازمان‌های تروریستی معرفی شده‌اند. این برابری حقوقی هر دو طرف را وادار می‌کند بدون عدم تعادل ناشی از جایگاه دولتی مذاکره کنند و اسرائیل را مجبور به رسیدگی به مطالبات اصلی فلسطینیان، مانند حق بازگشت، پایان اشغال و ایجاد یک دولت فلسطینی قابل‌دوام می‌کند.

نمونه‌های تاریخی این رویکرد را تأیید می‌کنند. در دهه ۱۹۹۰، رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی که با انزوای جهانی و تحریم‌ها مواجه بود، مجبور به مذاکره با کنگره ملی آفریقا (ANC)، که پیش‌تر توسط دولت‌های غربی به‌عنوان یک گروه تروریستی معرفی شده بود، شد. در نهایت، برچسب گروه تروریستی از ANC برداشته شد و هر دو طرف به‌عنوان برابر مذاکره کردند که به پایان آپارتاید منجر شد. به‌طور مشابه، عدم به‌رسمیت شناختن اسرائیل می‌تواند آن را به تعامل جدی با نمایندگان فلسطینی وادار کند، با آگاهی از اینکه مشروعیت بین‌المللی — و بقای اقتصادی — آن به یک راه‌حل عادلانه بستگی دارد.

۶. وادار کردن اسرائیل به دادن امتیازات

برای بازگرداندن به‌رسمیت شناختن بین‌المللی، اسرائیل باید امتیازات قابل‌توجهی بدهد. این امتیازات می‌توانند شامل موارد زیر باشند:

مشوق برای بازگرداندن به‌رسمیت شناختن عظیم خواهد بود. بدون جایگاه دولتی، اسرائیل دسترسی به تجارت بین‌المللی، سیستم‌های مالی و مجامع دیپلماتیک را از دست می‌دهد. اقتصاد آن که به شدت به صادرات به اتحادیه اروپا و ایالات متحده وابسته است، تحت تحریم‌های پایدار فرو می‌پاشد. تهدید صلاحیت جهانی همچنین مقامات اسرائیلی را از سفر به خارج باز می‌دارد و مشوق‌های شخصی برای پایبندی ایجاد می‌کند. دولت‌ها می‌توانند مسیر روشنی برای به‌رسمیت شناختن مجدد ارائه دهند: این امتیازات را اجرا کنید، پایبندی به قوانین بین‌المللی را نشان دهید و مشروعیت را بازگردانید.

۷. پاسخ به استدلال‌های مخالف

منتقدان ممکن است استدلال کنند که عدم به‌رسمیت شناختن اسرائیل خطر تشدید مناقشه را به دنبال دارد، که ممکن است به اقدامات افراطی مانند گزینه شمشون، دکترین ادعایی هسته‌ای اسرائیل، منجر شود. اگرچه این نگرانی معتبر است، احتمال تشدید هسته‌ای پایین است — استفاده اسرائیل از سلاح‌های هسته‌ای واکنش جهانی را برمی‌انگیزد، که احتمالاً ایران، پاکستان، چین و روسیه را درگیر می‌کند و نابودی خود را تضمین می‌کند. به احتمال زیاد، اسرائیل عملیات متعارف را، همان‌طور که در سال‌های ۲۰۲۴-۲۰۲۵ دیده شد، تشدید می‌کند، اما این می‌تواند با نیروهای حافظ صلح بین‌المللی یا تحریم‌های سخت‌تر مقابله شود.

نگرانی دیگر این است که این اقدامات ممکن است گروه‌های فلسطینی مانند حماس را که توسط بسیاری از دولت‌ها به‌عنوان گروه تروریستی معرفی شده‌اند، جسور کند. با این حال، همان‌طور که قبلاً اشاره شد، ظرفیت حماس برای تشدید محدود است، زیرا به شدت توسط محاصره و عملیات نظامی اسرائیل تضعیف شده است. علاوه بر این، برچسب زدن به نیروهای دفاعی اسرائیل به‌عنوان یک گروه تروریستی برابری ایجاد می‌کند و هر دو طرف را به کاهش تنش برای جلوگیری از بی‌اعتباری متقابل تشویق می‌کند.

در نهایت، برخی ممکن است استدلال کنند که عدم به‌رسمیت شناختن اسرائیل ثبات حقوق بین‌الملل را با سیاسی کردن جایگاه دولتی تضعیف می‌کند. با این حال، به‌رسمیت شناختن دولت همیشه یک اقدام سیاسی بوده است، همان‌طور که در مورد موجودیت‌های مورد مناقشه مانند کوزوو یا تایوان دیده می‌شود. استفاده از به‌رسمیت شناختن به‌عنوان ابزاری برای اجرای پاسخگویی با اصول عدالت و حقوق بشر که پایه حقوق بین‌الملل هستند، هم‌راستا است.

۸. نتیجه‌گیری

جامعه جهانی وظیفه اخلاقی و حقوقی برای رسیدگی به نقض‌های سیستماتیک قوانین بین‌المللی توسط اسرائیل دارد. عدم به‌رسمیت شناختن اسرائیل به‌عنوان یک دولت، قطع روابط دیپلماتیک و اقتصادی، برچسب زدن به نیروهای دفاعی اسرائیل به‌عنوان یک سازمان تروریستی و اعمال صلاحیت جهانی بر جنایتکاران جنگی و تروریست‌های مظنون، فشار بی‌سابقه‌ای برای پاسخگویی ایجاد می‌کند. این اقدامات نمایندگان اسرائیلی و فلسطینی را وادار به مذاکره به‌عنوان طرف‌های برابر می‌کند، زمین بازی را در مذاکرات صلح هموار می‌سازد و اسرائیل را مجبور به دادن امتیازات — پایان اشغال، توقف عملیات نظامی و به‌رسمیت شناختن دولت فلسطین — برای بازگرداندن مشروعیت بین‌المللی می‌نماید. اگرچه خطراتی برای تشدید وجود دارد، پتانسیل برای یک صلح عادلانه و پایدار از آن‌ها پیشی می‌گیرد. زمان آن فرا رسیده که جهان اقدامات جسورانه‌ای انجام دهد و اطمینان حاصل کند که عدالت، برابری و حقوق بشر در مناقشه اسرائیلی-فلسطینی غالب شوند.

Impressions: 265